بکنیم، در مملکت خودش هم مواجه شد با مخالفت. بعضی وزرای مملکتش هم مخالفت کردند. این آقای انساندوست که برای خاطر انساندوستی این آدم را برده و نگه داشته و ادعا می‌کند که ما انساندوستیم که این را نگه داشتیم، پنجاه هزار جوان ما را در امریکا و در آنجاها می‌خواهد که به یک بهانه‌ای بیرون کند. حتی کشتار هم داشتیم ما.
سگها هم به جان جوانهای ما انداختند. و اخیراً باز این بود که قاضی کذا گفته است که این خلاف قانون است، نباید بشود. اینجا هم شکست خورد. شکست اخلاقی، که اخلاقی در کار نبود که شکست بخورد. فاش شدن اینکه خلق اینها این است. جازده‌اند خودشان را به اینکه ما یک انساندوست هستیم! و هیاهو در اطراف اینکه انساندوستی ما وادار شده است، که یک آدم مفلوکی (1) را بیاوریم اینجا معالجه کنیم!
خودباختگی برخی از «روشنفکرها»
این مشت باز شد که مسئله این نیست که این پنجاه نفر جاسوس را بخواهد نجات بدهد. اصلاً مطرح نیست پیش اینها آدم. آنی که مطرح است پیش امثال آقای کارتر، همان است که این دوره هم رئیس جمهور بشود. همه دست و پا کردنش برای این است که این دوره هم باز رئیس جمهور بشود. بیش از این اصلاً ادراکی نمی‌کند. انسان را اصلاً اینها چیزی نمی‌دانند. این آقایان انساندوستها دواهایی که می‌خواهند بفهمند که آیا مفید است یا مضر است می‌فرستند پیش ماها. صادر می‌کنند به شرق. همانطوری که اطبا یک موش را، یک خرگوش را برای بعضی دواها تجربه می‌کنند و [آزمایش‌] می‌کنند که بفهمند که این دواها چه جوری است، اینها ماها را تجربه می‌کنند. مع الاسف در بین این روشنفکرهای ما، که بعضیشان مطلبشان معلوم شد، بین همینها جزء شاخصها همین آدمی بود که معلوم شد چکاره است. مع الأسف همینها باز از اینها تعریف می‌کنند. برای اینکه آن مغز عوض شده است. یک کسی که پنجاه سال مغزش را آنها تربیت کرده‌اند و از مغز انسانی بیرونش کردند، یک مغز غربی روی آن گذاشتند، این هرچه هم که ضربه از

صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>