فهمیده بودند که اگر اسلام تحقق پیدا بکند دست آنها کوتاه می‌شود، نگذاشتند که اسلام به آنطوری که هست تحقق پیدا بکند. اسلام را محصورش کردند در مدرسه‌ها و در مساجد. آن هم، همان جهات عبادی‌اش را، که اگر فرض کنید از یک ملایی هم پرسیده می‌شد، همان جهات عبادی را توجه به آن داشت. آن جهات دیگر توجه به آن نشده بود. در کتابها هست، اما در کتابها مدفون شده بود اسلام. کتابهای علمی ما همه ابواب اسلام در آن هست. همانطوری که ابواب عبادات و وظایف عبادی هست، ابواب حکومت و وظایف حکومت و جزائیات و قضا و همه اینها، چیزهایی که مربوط به حکومت است در کتابهای ما هست. لکن همانجا مدفون شده است. فقط توی کتاب است.
برداشتهای انحرافی از اسلام
اسلامی که آمده است برای اینکه در خارج یک وجود عینی پیدا بکند و مردم را در خارج تربیت بکند. تربیت همه جانبه در قطبهای مختلف، در بعدهای مختلف، یعنی آنطوری که انسان هست. انسان؛ این هیکل موجود، این جثه موجود، و این حواس موجودی که ما احساسش می‌کنیم. این انسان نیست. به این معنا حیوانات و انسان مثل هم هستند. همه مادی هستند. همه این نحو ادراکاتی [دارند] منتها یک قدری کم و زیاد.
یک بعد انسان عبارت از این موجود فعلی که دارای این حواس و دارای خواص هست، بعدهای دیگرش اصلاً به آن توجه نشده است و یا کم شده است. مع الأسف ما در دو زمان مبتلای به دو طایفه بودیم. در یک زمان ما مبتلا بودیم به یک جمعیتی که قرآن را وقتی که نگاه می‌کردند و تفسیر می‌کردند و تأویل می‌کردند، اصلاً راجع به آن جهت بعد مادیش، بعد دنیاییش توجه نداشتند. تمام را بر می‌گرداندند به یک معنویاتی. حتی قتال وقتی که در قرآن واقع شده بود اینها قتال با مشرکین را تأویل به «قتال با نفس» می‌کردند.
چیزهایی که مربوط به زندگی دنیایی بود تأویل می‌کردند به یک «معنویات». اینها یک بعد از قرآن را ادراک کرده بودند و آن بعد معنویش البته به طریق ناقص. آن بعد معنویش‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>